+ نوشته شده در جمعه 91/5/27 ساعت 2:34 عصر توسط فرناز
| نظر
::
گفت برای چی زنده ای؟
میخواستم داد یزنم به خاطر تو.ولی گفتم به خاطر هیچ.
دوباره سوال کرد:برای چی زنده ای؟
این بار هم جواب دادم :به خاطر هیچ.
پرسیدم:تو به خاطر چی زنده ای؟
سکوتی کرد و گفت:به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است...